Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-03@11:33:44 GMT

مرجع شناخت حسن فعلی در مسائل سیاسی کیست؟

تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۶۰۱۲۹

مرجع شناخت حسن فعلی در مسائل سیاسی کیست؟

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: موضوع رابطه بین اخلاق و سیاست از مباحث بسیار با اهمیت در اندیشه سیاسی و دینی است. علت انتخاب این موضوع نیز جهات ابهامی است که درباره این مسئله در بسیاری از گفت‌وگوها، بحث‌ها و نوشته‌ها وجود دارد و نه تنها در بین صاحب‌نظران غربی حتی در بین متفکران داخلی نیز نوع این ارتباط به درستی روشن نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گاهی در گفت‌وگوها از ضرورت کاری صحبت می‌شود، اما کسانی می‌گویند این یک موضوع اخلاقی است و ربطی به سیاست ندارد؛ بنابراین وظیفه‌ای برای حاکمان و دست‌اندرکاران مدیریت کشور ایجاب نمی‌کند. گاهی رفتارهایی انجام می‌گیرد که وقتی انسان با ذوق اسلامی -دینی به آن‌ها نگاه می‌کند، آن‌ها را نمی‌پسندد، اما اگر اعتراض بشود، چنین پاسخ می‌دهند که مصالح سیاسی اقتضای این رفتار را داشته است.

اگر این موضوع را پی‌گیری کنیم می‌بینیم این مسئله تازه‌ای نیست و در محافل علمی و آکادمیک دنیا مباحث بسیار جدی دراین‌باره مطرح است و از دورانی که اندیشه‌ورزی بشر شکل منظمی پیدا کرده و مکاتبی پدید آمده است، کمابیش این مسائل مطرح بوده است. آنچه پیش‌رو دارید بخش ششم سخنان آیت‌الله مصباح‌یزدی در دفتر مقام معظم رهبری در این خصوص است:

در مطالب گذشته بحثی را تحت عنوان ارتباط اخلاق و سیاست مطرح کردیم و برای روشن شدن موضوع چند بحث را به عنوان مقدمه مطرح کردیم که شاید برای خیلی‌ها ارتباط آن بحث‌ها روشن نبود. در این جلسه قصد داریم برای روشن شدن ارتباط این بحث‌ها و هم‌چنین حضور ذهن بیشتر یک جمع‌بندی از بحث‌ها ارائه دهیم.

درباره تعریفی از افعال ارزشی که هم شامل مسائل اخلاقی عمومی می‌شود و هم شامل مسائل سیاسی، گفتیم که در همه افعال ارزشی، رابطه بین حرکت با نتیجه‌ای که برای آن متصور می‌شود، لحاظ می‌شود. اگر کارها و حرکاتی که انجام می‌گیرد، با آن هدفی که در نظر گرفته می‌شود، متناسب بود، می‌گویند این کار خوب است، ولی اگر با آن ضدیت داشت و مانع تحقق آن هدف می‌شد، می‌گویند بد است. بنابراین راه تشخیص خوب و بد در افعال ارزشی به این است که ما رابطه کار را با نتایجش در نظر بگیریم و ببینیم کاری که انجام می‌دهیم نتیجه‌اش چه می‌شود.

نکته دوم این‌که افعال ارزشی را می‌توان به دو دسته کلی فردی و اجتماعی تقسیم کرد. افعال اجتماعی افعالی است که هدفی که از آن‌ها در نظر گرفته می‌شود، نیازهای جامعه است. اگر کاری در تحقق اهدافی که برای آن در نظر گرفته‌اند، مؤثر باشد، کار خوبی است. اگر این کار سیاسی باشد می‌گویند کار سیاسی خوبی است، اما اگر این کار به نتیجه نرسد، می‌گویند کار غلط یا سیاست غلطی است. اما در اخلاق عمومی رابطه نتیجه عمل برای خود فرد یا افراد دیگر در نظر گرفته می‌شود و شرطش این نیست که فقط نظر به جامعه باشد.

حسن فعلی و حسن فاعلی

نکته سوم این‌که گاهی خوب و بد افعال اخلاقی و ارزشی را فقط به خود کار نسبت می‌دهیم و می‌گوئیم این کار خوب یا بدی است، و گاهی به فاعل کار نسبت می‌دهیم و می‌گوئیم این شخص کار خوبی انجام داد و خود شخص را می‌ستاییم؛ این‌جاست که پای نیت در کار می‌آید. اگر بخواهیم کار حسن فاعلی داشته باشد، باید با نیت صحیحی انجام بگیرد، اما برای قضاوت درباره خوب و بد بودن خود کار، باید ببینیم که منفعت دارد یا ندارد، و در رسیدن به هدف تأثیر دارد یا ندارد؛ در این‌جا به نیت فاعل کاری نداریم و ممکن است حتی فرد نیت بدی داشته اما کار خوبی انجام گرفته است.

تأکید بر مصالح معنوی و ابدی؛ ویژگی نظریه اسلام

نکته بعدی درباره اختلاف نظر اسلام با سایر صاحب‌نظران در تعریف کار ارزشی است. گفتیم برای ارزش‌یابی کارها باید رابطه کار با نتیجه را در نظر گرفت. معمولاً صاحب‌نظران بشری فقط نتایج دنیوی را در نظر می‌گیرند و نتایج بعد از مرگ را به حساب نمی‌آورند، اما اسلام فقط ارزش‌های مادی و دنیوی را ملاک قرار نمی‌دهد، بلکه به ارزش‌های معنوی و اخروی که ارزش‌هایی ابدی هستند نیز توجه دارد. از نظر اسلام، کار سیاسی مطلوب کاری است که زمینه را برای انجام کارهایی فراهم کند که حداکثر انسان‌ها بتوانند به حداکثر منافع و مصالح واقعی‌شان برسند.

مصلحت مستقیم و غیر مستقیم

ویژگی نظریه اسلام هم در باب هدف و هم در باب وسیله، این است که تأکیدش بر مصالح معنوی و ابدی است. البته ممکن است منفعت مستقیم کاری دنیوی باشد، ولی این نتیجه دنیوی مقدمه کاری ارزشمند و نتایجی بهتر شود که می‌تواند به نتیجه ابدی کمک کند. فرض کنید دولتی دست به اقدامی می‌زند که جوان‌ها در هنگامی‌که به مصلحت‌شان است ازدواج کنند. نفع این کار روشن است؛ عده‌ای جوان به موقع به سرانجام می‌رسند و با همسری خوب زندگی شاد و خرمی پیدا می‌کنند؛ این نتیجه دنیوی این کار است. اما این نتیجه می‌تواند مقدمه‌ای برای رسیدن جامعه به اهداف معنوی شود. اگر ازدواج صحیحی براساس ارزش‌های اسلامی تحقق یافت، زمینه فراهم می‌شود که این جوان‌ها و به تبع آن‌ها فرزندان آن‌ها افراد سعادتمندی شوند. بنابراین تأثیری که رفتار ما می‌تواند در رسیدن به سعادت ابدی داشته باشد، لزوماً یک تأثیر مستقیم نیست. بنابراین، تأثیر کارها گاهی مستقیم و بی‌واسطه است؛ مانند کاری که برای کسی انجام می‌دهند و فوراً نتیجه‌اش عاید خودش می‌شود. این نتیجه محدود است و مربوط به همین دنیاست، ولی بینش اسلام وسیع‌تر است و تا بی‌نهایت ادامه دارد. می‌گوید: این کار که انجام می‌دهی بعدش چه می‌شود؛ چه تأثیری در دیگران دارد؛ چه تأثیری در نسل آینده، در دنیا، در آخرت، در مادیت، در معنویت و در بدن و روحش دارد؟ این کار هر اندازه که بتواند در رشد و کمال جامعه تأثیر بگذارد و افراد را لایق رحمت‌های بیشتر و بهتری کند، دارای ارزش بیشتری می‌شود. این همان هدفی است که خداوند از اصل آفرینش عالم دارد. هدف از آفرینش آن است که موجوداتی پیدا شوند که رحمت خدا را دریافت کنند. بنابراین هر نوع کاری به هر اندازه به تحقق که این هدف کمک کند، به همان اندازه ارزشمند خواهد بود.

نقد جدایی قلمرو سیاست از اخلاق

نکته دیگر این‌که گفتیم برخی قلمرو اخلاق را از قلمرو سیاست به‌کلی جدا می‌دانند، و معتقدند که رعایت اخلاق مربوط به مسائل فردی است ولی سیاست‌مدار باید مصالح جامعه را در نظر بگیرد و به مصالح اخلاقی کاری نداشته باشد. آنها زندگی انسانی را به دو قلمرو مستقل تقسیم می‌کنند؛ بخشی از زندگی مربوط به مسائل شخصی خودش است، و آن‌جا باید اخلاق را رعایت کند. اما در مسائل اجتماعی باید مصالح جامعه در نظر گرفته شود حتی اگر به اخلاق و دین ضرر بخورد.

شاید در میان کسانی که اظهار اسلام و دلسوزی برای اسلام نیز می‌کنند، چنین فکرهایی وجود داشته باشد؛ لذا گاهی می‌گویند ما مسئول آخرت مردم نیستیم و دغدغه آن را نداریم! چگونه می‌شود انسان معتقد باشد به این‌که کارهایی موجب جهنم ابدی برای کسی می‌شود، اما بگوید مسئولیت من این است که فعلاً چند روزی خوش بگذرانند، و بعد از آن به ما مربوط نیست، حتی اگر به جهنم بروند؟! این نشانه ضعف ایمان است. اگر انسان باور دارد، همان طور که نمی‌تواند جهنم ابدی را برای خودش بپذیرد، برای دیگران هم نمی‌تواند بپذیرد. اگر دلش برای مردم می‌سوزد، باید برای آخرت آن‌ها نیز بسوزد.

قرآن به‌خصوص روی این مسئله تأکیدهای زیادی دارد و می‌فرماید: تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللّهُ یُرِیدُ الآخِرَةَ؛ [۱] شما کالاهای دنیا را می‌پسندید و توجه‌تان به همین دنیاست ولی خدا چنین نیست. چون دنیا می‌گذرد و در مقابل عمر ابدی چیزی به حساب نمی‌آید. دنیا اگر صد سال و حتی اگر هزار سال نیز باشد در مقابل آخرت بی‌نهایت چیزی نیست. نمی‌شود انسان به آن زندگی بی‌نهایت باور داشته باشد، اما به آن اهمیت ندهد و بگوید: هرچه شد شد، فعلاً دم غنیمت است! می‌فرماید: مَّن کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا * وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَی لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُورًا * کُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاء رَبِّکَ مَحْظُورًا. [۲]

در این آیات، خداوند مردم را به دو دسته تقسیم می‌کند و می‌گوید: آدمیزادها دو دسته‌اند؛ بعضی خوشی‌های زودگذر را می‌خواهند و بعضی به فکر آینده طولانی و ابدی هستند. بسته به حکمت‌مان هر اندازه بخواهیم به دسته اول می‌دهیم. این طور نیست که هر کس طالب دنیا بود، حتماً به لذائذ و خواسته‌های دنیایی‌اش برسد. دنیا دار تزاحم و محدودیت‌هاست. تازه نتیجه ابدی کار این اقلیتی که به خواسته‌هایشان رسیدند، آتش جهنم با نهایت سرافکندگی و شرمساری است. در مقابل عده دیگری هستند که هدف‌های درازمدت و ابدی را انتخاب می‌کنند. می‌فرماید: این‌ها به دو شرط به نتیجه می‌رسند؛ یکی این‌که در این راه تنبلی نکنند و سعی خودشان را بکنند. فقط انتخاب هدف کار را حل نمی‌کند. این کار سعی شایسته خودش را می‌خواهد. شرط دیگر هم این است که ایمان داشته باشند. ایمان کار دل است و کوشش کار بدن؛ ابتدا باید دل تسلیم خدا باشد و به او ایمان داشته باشد و سپس رفتار براساس آن ایمان شکل بگیرد.

خداوند نهایت کار و قله این دو گروه را مشخص می‌کند. قله دنیاپرستان عذاب ابدی، سرشکستگی، غم وغصه ابدی، شرمساری، خجالت‌زدگی و افسردگی بی‌درمان است. قله اهل آخرت چیزی است که ما درست معنای آن را نمی‌توانیم بفهمیم. قرآن تعبیر زیبایی می‌کند و می‌گوید: ما از این‌ها تشکر می‌کنیم! اگر خداوند از بنده‌ای شکر کند، چه خواهد شد؟ او نسبت به این بنده، از آن‌چه شایسته خدایی و کرم بی‌نهایتش است مضایقه نمی‌کند.

ارزش اهداف مقدمه‌ای

بنابراین ابتدا باید هدف‌تان معلوم شود. برای چه تلاش می‌کنید؟ برای این‌که فقط این‌جا خوش باشید، برای این‌که در مقابل کشورهای دیگر سرفراز باشید؟ همه کشورها این چیزها را می‌خواهند. مگر صدام این را نمی‌خواست؟ همان‌طور که ما در جنگ هشت‌ساله کشته‌های جنگ‌مان را شهید می‌دانستیم، عراقی‌ها نیز برای کشته‌های خودشان ارزش قائل بودند. بعضی از سیاست‌مداران ما می‌گفتند ما برای میهن و آب و خاکمان جنگ می‌کنیم، عراقی‌ها نیز همین را می‌گفتند. براساس این منطق ما چه حق داریم، بگوییم آن‌ها کار بدی می‌کردند و ما کار خوبی می‌کنیم؟! اگر هدف آب و خاک است، این ارزش بین ما و کسانی که با ما می‌جنگند، مشترک است!

امام همیشه می‌گفت: ما برای اسلام می‌جنگیم. جنگ ما جنگ اسلام و کفر است. این‌ها در ظاهر اظهار اسلام می‌کنند. این‌ها دین ندارند و می‌خواهند دین را از بین ببرند. بعضی قسم می‌خورند که ما خیر شما را می‌خواهیم، اما خدا می‌گوید شهادت می‌دهم که این‌ها دروغ می‌گویند؛ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَی وَاللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ؛ [۳] یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ؛ [۴] به زبان چیزی می‌گویند که شما را فریب دهند؛ گول این شعارها را نخورید؛ ببینید ته دلشان چیست؛ آیا اعتقاد به آخرت و زندگی ابدی دارند یا ندارند. تلاش آنها برای سعادت ابدی است یا برای خوشگذرانی چند روزه دنیاست؟

بنابراین هدف در فعالیت‌های سیاسی نیز نباید فقط دنیا باشد. این اهداف دنیوی مقدمه است برای یک هدف بالاتری که آن هدف اصلی و نهایی است. فرض کنید امسال نام شما برای تشرف به حج درآمده است. روشن است قبل از این شما مقدماتی برای این کار فراهم کرده‌اید. قدم اول برای ثبت‌نام و مشارکت، فراهم کردن پول و گذاشتن آن در فلان بانک بوده است. فراهم کردن مدارک مربوط، انتظار تا وقت قرعه‌کشی، گفت‌وگو با مسئول کاروان و قرارداد با او، حرکت به طرف فرودگاه و… هر کدام مقدمه‌ای است برای دیگری تا بتوانید در ایام حج آن‌جا حضور داشته باشید و اعمال حج را انجام دهید. اما زمانی این‌کارها برای شما ثواب مقدمات حج را دارد که حج را در نظر داشته باشید. برای مثال اگر خود ثبت‌نام امتیازی داشت و شما برای آن ثبت‌نام کردید، برای این‌کار ثواب مقدمه حج به شما نمی‌دهند. این همان ارزش اخلاقی است که گفتیم ارتباط با نیت دارد.

نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که نیت، همیشه ارزش اخلاقی را به ارمغان نمی‌آورد و برای داشتن ارزش اخلاقی در مقدمات باید مجموعه رفتارها نیز حسن داشته باشد. حسن فاعلی وقتی تحقق پیدا می‌کند که کارتان حسن فعلی داشته باشد. برای مثال سالی را در نظر بگیرید که امام از حج منع کردند. در این صورت اگر کسی بگوید من کاری به حرف امام ندارم، و به حج برود، کارش ارزش اخلاقی ندارد، زیرا در این‌جا ولی امر مسلمین حج را مصلحت نمی‌دانست و باید از او اطاعت می‌کردید.

تزاحم مصالح

نکته دیگر این‌که گاهی بین مصالحی که بر کار اخلاقی عمومی مترتب می‌شود، تزاحم واقع می‌شود. برای مثال یکی از ارزش‌هایی که حکومت اسلامی باید در جامعه رعایت کند، این است که زمینه رفاه زندگی مردم را فراهم کند و سیاست‌هایی به کار گیرد که نیازهای طبیعی مردم تأمین شود، گرسنه نمانند و دست‌شان به طرف دیگران دراز نشود. اما این هدف نهایی نیست. هدف نهایی این است که جامعه به‌گونه‌ای باشد که بیشترین مردم بتوانند به قرب خدا برسند و سعادت ابدی را کسب کنند، اما اگر زندگی مادی اکثریت مردم تأمین نشود زمینه برای آن رشد فراهم نخواهد شد. پس این مقدمه لازم است و به اندازه‌ای که این کار در رسیدن به آن هدف، تأثیر داشته باشد، ارزش اخلاقی پیدا می‌کند.

حال اگر بین اهداف مقدمی با هدف نهایی تزاحم بود، چه باید کرد؟ غالباً چنین تزاحمی پیدا می‌شود. به یاد می‌آورم در یکی از سال‌های گذشته، مفتی کشور تونس به خاطر رسیدن به عزت اقتصادی از حج منع کرد. شاید آن کسانی که مسئله رابطه اخلاق و سیاست را مطرح کرده‌اند، منظورشان چنین مسائلی بوده است. در این‌جا مصلحت سیاسی این است که مثلاً ما امسال مکه نرویم تا پول‌هایمان بماند و اقتصاد و عزت داشته باشیم، اما مصلحت اخلاقی این است که ما واجب شرعی‌مان را انجام دهیم، عبادت واجب را (حج) به‌جا آوریم و تقرب به خدا پیدا کنیم. این دو با هم تزاحم دارند، چه کار باید بکنیم؟

در این‌جا چند معیار کلی وجود دارد که به وسیله آن‌ها ما می‌توانیم وظیفه خود را تشخیص دهیم. یکی از آن‌ها این است که اگر مصلحتی که بر یک کار مترتب می‌شود، فقط در چارچوب منافع دنیا باشد و برای آخرت هیچ نفعی نداشته باشد، محاسبه‌اش خیلی راحت است، زیرا متناهی هر قدر هم بزرگ باشد در مقابل نامتناهی هیچ است و قابل مقایسه نیست. باید مصالح معنوی و ثواب اخروی را مقدم داشت. بنابراین شخص باید کمی از منافع مادی و لذت‌های دنیایی کم کند و از ثروتش کاسته شود تا به ثواب اخروی برسد. حساب این خیلی روشن است؛ ولی همیشه تزاحم‌ها این‌گونه نیست. گاهی تزاحم بین منفعت یک گروه و مصلحت گروه دیگری است، به‌گونه‌ای که اگر دولت اسلامی این قانون را بگذراند و چنین دستوری بدهد به عده‌ای ضرر مادی می‌خورد و اگر آن را وضع نکند یا ضد آن را وضع کند، ضرری معنوی متوجه عده‌ای دیگر می‌شود. یک قاعده کلی این است که در تزاحم باید اهم و مهم را سنجید؛ اگر ما دو ضرر مادی سر راه‌مان باشد، که یکی کمتر از دیگری است، هر عاقلی می‌فهمد که ضرر کمتر مقدم است.

ضرورت رجوع به متخصص

قاعده اهم و مهم یک قاعده بدیهی عقلایی است و هیچ استثنا ندارد، اما کلام در تشخیص اهم و مهم است. هم‌چنین ممکن است تزاحم بین دو مصلحت معنوی پیدا شود. چگونه اهم را از مهم تشخیص دهیم؟ برخی معیارهای نسبتاً کلی‌، مثل احکام عقلی واضح، یا محکماتی از قرآن و سنت و ضروریات دین وجود دارد که کسانی می‌توانند از منابع اصلی این ملاک‌ها را به دست بیاورند. ولی این کار متخصصان است و همه نمی‌توانند در همه‌جا درجه این اهمیت را تشخیص بدهند.

در این‌جا یک روش عقلایی ضروری و مسلم داریم که هیچ عاقلی در آن تشکیک نکرده است، و آن لزوم مراجعه غیر متخصص به متخصص در کارهای تخصصی است. این کاری است که همه عقلا در همه جوامع می‌کنند و نیازمند یادگیری هم نیست. برای مثال هرکس مریض می‌شود، نزد دکتر می‌رود، حال اگر در درمان یک بیماری دو دکتر با هم اختلاف داشتند، چه می‌کنیم؟ در این‌جا نیز شکی نیست که اگر یکی از آن‌ها حاذق‌تر است باید طبق دستور آن عمل کرد. در این‌جا اگر به غیر حاذق مراجعه کردم و ضرر کردم، عقلا مرا مذمت می‌کنند. البته محال نیست که حاذق‌تر نیز اشتباه کند، اما وظیفه من این است. این یک روش عقلایی است.

ولی‌فقیه؛ مرجع شناخت حسن فعلی در مسائل سیاسی

برای شناخت اهم و مهم در مسائل سیاسی نیز باید حسن فعلی کارها را از نظر دین بشناسیم. این مسئله‌ای بسیار کاربردی است که ما در زندگی روزمره بسیار با آن تماس داریم. می‌پرسند: صلاح سیاسی ما در این مسئله، گزینه الف است یا گزینه ب؟ مذاکره با آمریکا یا قطع مذاکره؟ سازش یا چالش؟ یک کسی می‌گوید: من در سیاست ریش سفید کرده‌ام و می‌دانم این کارها هیچ فایده‌ای ندارد، بالاخره باید با این‌ها ساخت. بسیاری از متخصصان سیاسی ما ته دلشان این است؛ البته گاهی به زبان هم می‌آورند که چهل سال است با آمریکا می‌جنگیم؛ بس است دیگر! چقدر بجنگیم؟! امام رضوان‌الله‌علیه چهل سال پیشتر این روزها را می‌دید که می‌گفت: ترس من این است که یک روزی بیاید و این فکر در جامعه پیدا شود که باید با آمریکا ساخت و دست از دشمنی با آمریکا برداشت. می‌فرمود: روزی نیاید که مردم فکر کنند باید دست از دشمنی با آمریکا بردارند. آمریکا هیچ وقت نفع شما را نمی‌خواهد و هیچ گاه سازش با او به صلاح شما نیست. او تا دین شما را به کلی نبرد، تا عزت و شرف شما را پایمال نکند، دست برنمی‌دارد. خب اکنون این‌جا دو نظر وجود دارد. یکی برای آن پیرمرد که حدود چهل سال پیش این سخنان را فرمود؛ یک نظری هم برای متخصصان جدید دانشگاه علوم سیاسی رفته است. کدامش را قبول کنیم؟

پاسخ این است که اگر هدف ما از فعالیت‌های سیاسی فقط منافع دنیوی بود، به همین متخصصان مراجعه می‌کردیم و حاذق‌ترین‌شان را انتخاب می‌کردیم و تسلیم او می‌شدیم. اما کلام در این است که هدف ما فقط منافع مادی نیست. امام فرمود: ما انقلاب نکردیم که گروهی از قدرت کنار بروند و گروه دیگری جای آن‌ها بنشینند و همان روش‌ها و همان کارها را داشته باشند. ما برای اسلام انقلاب کردیم و سعادت دنیوی ما هم در گرو اسلام است. روشن است که در این‌جا راهی غیر از این وجود ندارد که کسی را پیدا کنیم که در همه آنچه مربوط به این کار است از همه حاذق‌تر باشد. او باید در فقه سیاسی و اجتماعی از سایر اقرانش حاذق‌تر باشد، کسی‌که تجربه سیاسی‌اش نیز از همه بیشتر است و بررسی نظریات و عملکردش نشان می‌دهد این نظریاتش بسیار موفق‌تر از دیگران بوده است. کسی که یا اصلاً خطایی نداشته یا خطایش خیلی کم و جزئی بوده است، در حالی که دیگران اشتباهات فراوان دارند و گاهی هر ساله نظر عوض می‌کنند.

آیا راهی غیر از این داریم که بگردیم و چنین کسی را پیدا و سخن او را گوش کنیم؟ روشن است که در این صورت حتی اگر اشتباهی هم رخ داد معذوریم، زیرا به متخصص‌ترین مراجعه کرده و اطاعت ولیّ امر کرده‌ایم. ولیّ امر نیز کسی است که دست‌کم در سه جهت از دیگران افضل باشد؛ در فقه، احکام سیاسی و اجتماعی اسلام را بهتر از دیگران بداند؛ در تشخیص موارد مصلحت، شناختن دشمن و دوست و راه‌هایی که می‌تواند انسان را به اهدافش نزدیک‌تر کند، بصیرتر و تیزتر از دیگران باشد و خدا فراست بهتری به او داده باشد؛ و یکی هم تقوا که راه خطا نرود.

[۱]. انفال، ۶۷.

[۲]. اسرا، ۲۰-۱۸.

[۳]. توبه، ۱۰۷.

[۴]. آل عمران، ۱۶۷.

کد خبر 5620808

منبع: مهر

کلیدواژه: مقام معظم رهبری اخلاق و سیاست آیت الله خامنه ای آیت الله مصباح یزدی دولت اسلامی قرآن انقلاب قرآن کریم قرآن ایران علامه طباطبایی نشست علمی دانشگاه تهران فعالیت های قرآنی حوزه علمیه انقلاب اسلامی ایران انقلاب کتاب و کتابخوانی سوریه فلسفه حوزه علمیه قم ارزش اخلاقی مسائل سیاسی برای مثال اهم و مهم بی نهایت کار خوبی حسن فعلی کار خوب برای آن آن هدف بحث ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۶۰۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیکا شاکرمی کیست؟ او چگونه از دنیا رفت؟

به گزارش «تابناک»، نیکا شاکرمی متولد ۱۰ مهر ۱۳۸۴ بود که در شهریور ۱۴۰۱ درگذشت. گفته می شود او یکی از معترض‌های نوجوان شرکت‌کننده در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران بوده است که به طرز نا معلوم کشته شده است.

او تا سال قبل از مرگ در فردیس زندگی می‌کرد و برای تحصیل به تهران مهاجرت کرد. او به هنر علاقه داشت و در تهران در هنرستان تحصیل می‌کرد.

نحوه مرگ

نیکا شاکرمی ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران مفقود شد. ۷ مهر ۱۴۰۱ جسد او در کهریزک توسط خانواده‌اش شناسایی شد.

دایی مادر مرحوم نیکا شاکرمی می‌گوید: نظر شخصی بنده این است که سیستم‌هایی که به‌دنبال آشوب در کشورند این نوجوان را در فضای مجازی شناسایی کرده و از پروژه کشته‌سازی و تحریک قومیتی استفاده کرده‌اند.

روایت خبرگزاری تسنیم از مرگ نیکا

خبرگزاری تسنیم در این باره نوشت:  30 شهریور ماه جاری،کشف پیکر بی‌جان دختر 17ساله‌ای در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافی چهارراه امیراکرم در منطقه انقلاب، به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش داده شد.

با اعلام این خبر، بازپرس ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 (امور جرائم جنایی)، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی به‌همراه متخصصان پزشکی قانونی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

تیم جنایی پس از حضور در محل حادثه با جسد دختر 17ساله‌ مجهول‌الهویه ‌مواجه شدند ‌که بر اثر سقوط از پشت‌بام خانه‌ مجاور به حیاط خلوت خانه موردنظر فوت کرده بود.

تحقیقات ابتدایی نشان داد کوله‌پشتی و گوشی موبایل متوفی، روی سکوی پشت‌بام خانه  چهارطبقه مجاور قرار دارد که در ادامه با اقدامات دایره تشخیص هویت پلیس آگاهی و با توجه به اعلام فقدانی خانواده متوفی به پلیس آگاهی، مشخص شد که نام دختر فوت‌شده "نیکا شاکرمی" است.

تیم جنایی که در جریان تحقیقات متوجه دوربین‌های مداربسته خیابان لبافی شده بودند به بازبینی آن پرداخته لحظه به لحظه تردد این دختر جوان را مشاهده کردند که در ادامه مشخص شد متوفی ساعت 22 شب حادثه (29 شهریور ماه) رو‌به‌روی خانه موردنظر قرار گرفته و پس از زدن زنگ یکی از واحدها، لحظه‌ای بعد درب باز شده و او وارد ساختمان مذکور شده است.

در ادامه مشخص شد 8 نفر به‌عنوان کارگر داخل این ساختمان که کاربری تجاری (تولیدی پوشاک) و مسکونی دارد، حضور داشتند و در پارکینگ در حال استراحت بودند که این 8 مرد در تحقیقات ابتدایی عنوان کردند از طریق همسایه‌ها و حضور مأموران پلیس از این حادثه مطلع شدند و دختر جوان را مشاهده نکرده‌اند.

بازپرس جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم، به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستور داد این 8 مرد را دستگیر کنند و دوربین‌های دیگر واقع در اطراف محل حادثه را مورد بازبینی قرار دهند.

توضیحات سرپرست دادسرای جنایی تهران درباره پرونده نیکا شاکرمی

محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی استان تهران درباره جزییات پرونده نیکا شاکرمی اظهار کرد: ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیر اکرم متوجه جسد خانم جوانی در حیاط منزل خود می‌شوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع می‌دهند. اکیپ‌های تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه می‌شوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.

شهریاری با اشاره به اینکه کوله پشتی این خانم در پشت بام ساختمان مجاور کشف شد، بیان کرد: جسد بلافاصله به عنوان شخص مجهول الهویه به پزشکی قانونی منتقل شد.

سرپرست دادسرای جنایی استان تهران بیان کرد: پزشکی قانونی با دستور مقام قضایی کار کالبدشکافی و اخذ نمونه‌های سم شناسی و آسیب شناسی را انجام داد.

شهریاری گفت: در آزمایش‌های کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگی‌های متعدد در ناحیه لگن، سر، اندام‌های فوقانی و تحتانی، دست‌ها و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان می‌دهد فرد از بلندی پرت شده است. طبق استعلام‌های گرفته شده هم مشخص شد فرد به پایین پرتاب شده است.

وی با بیان اینکه در معاینات پزشکی قانونی آثار گلوله و ساچمه در بدن جسد مشاهده نشده است، تصریح کرد:  همسایگانی که جسد در آن ساختمان کشف شده اعلام کردند که ساعت ۳ بامداد متوجه صدایی شده‌اند اما متوجه سقوط این خانم نشده‌اند.

سرپرست دادسرای جنایی استان تهران با بیان اینکه سرانجام هویت جسد با نام نیکا شاکرمی ۱۷ ساله تعیین شد، گفت: ساختمانی که کوله پشتی این خانم در آن کشف شد مراحل ساخت پایانی را طی می‌کرد و ۲ کارگاه تولید پوشاک در آن فعال است و کارگرانی در ساختمان مشغول کار و نگهبانی بودند.

شهریاری بیان کرد: با بررسی فیلم دوربین‌های محل مشخص شد در بامداد روز حادثه خانم نیکا شاکرمی با کوله پشتی همراه وارد ساختمان می‌شود و زنگی زده نمی‌شود زیرا ساختمان نیمه کاره بوده و درب با هل دادن باز شده است.

وی افزود: بررسی‌ها نشان داده است منزل خاله خانم شاکرمی در کوچه مجاور این ساختمان و ۲ پلاک بالاتر از محل کشف جسد است. هنوز انگیزه ورود این خانم به ساختمان نیمه کاره مشخص نشده است.

انتشار تصاویر و مستندات جدید از جزئیات پرونده مرگ نیکا شاکرمی

رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی ایران به سرکردگی شبکه انگلیسی بی‌بی‌سی درباره مرگ نیا شاکرمی دختر ۱۶ ساله‌ای که در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ جان باخت، اردیبهشت 1403 هیاهوی جدیدی به راه انداخته و با ارایه اطلاعاتی ناقص، غیرموثق و نامستند، ادعاهای جدیدی را مطرح کرده اند تا از این مسیر به حیات از دست رفته جریان ضدانقلاب تنفس مصنوعی بدهند.

در همین راستا، خبرگزاری قوه قضاییه روز پنجشنبه - ۱۳ اردیبهشت - در گزارشی جزئیات و تصاویر بیشتری را درباره مرگ نیکا شاکرمی منتشر کرد؛ در این گزارش آمده است: در پی انتشار گزارش اخیر بی‌بی‌سی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارش‌های پیشین؛ برگ‌هایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر می‌کند زیرا موضوع مرگ نیکا شاکرمی یکی از رویدادهای سال ۱۴۰۱ بود که تاکنون بارها دستمایه ارائه روایت‌های ناصحیح و جعلی شده است.

نگاهی به گزارش‌های یاد شده با موضوع نیکا شاکرمی در اینترنشنال، بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان به‌عنوان سردمداران تهیه گزارش‌های جعلی از مرگ نیکا شاکرمی واقعیت عجیبی را نشان می‌دهد؛ همه این گزارش‌ها مدعی استناد به اسناد محرمانه و موثقی هستند که در کنار هم قرار دادن آن‌ها تناقض‌های زیادی از ادعاهای مطرح شده نشان می‌دهد.

واقعیت واضح و آشکار این است که گزارش‌های تحقیقی به اصطلاح خبرنگارانی با ادعای دست یافتن به اسناد محرمانه، اسناد پنهان شده یا اسناد بسیار محرمانه به‌ویژه درباره زنان و دختران ایرانی، رویه‌ای است که با اهداف خاصی از سوی رسانه‌های غربی صورت می‌گیرد.

در جدیدترین مورد، سرویس جهانی خبرگزاری بی‌بی‌سی گزارشی ظاهرا تحقیقی را با عنوان «اسناد محرمانه در رابطه با مرگ نیکا شاکرمی» منتشر کرده است.

بی‌بی‌سی جهانی در این گزارش مدعی شده با بررسی اسناد متعدد ماه‌ها تلاش کرده است تا همه جزئیات مربوط به این پرونده را بررسی کند. با وجود این ادعا، گزارش جدید بی‌بی‌سی دارای تناقض‌های درونی و حتی تناقض‌هایی با دیگر به اصطلاح گزارش‌های تحقیقی است که دیگر رسانه‌های ضد ایرانی، درباره نیکا شاکرمی، منتشر کرده‌اند.

گزارش به اصطلاح تحقیقی بی‌بی‌سی جهانی درباره نیکا شاکرمی، نشان داد که این رسانه برخلاف ادعاهای خود و آنچه در رسانه‌ها مطرح می‌شود، یک رسانه متعهد به حقیقت و واقعیت نیست و به ابتدایی‌ترین اصل یک گزارش مستند به منبع و اسناد که همان امکان راستی‌آزمایی و اعتبارسنجی آن‌ها است، توجهی نداشته و ندارد.

اصل ماجرا چیست؟

در سال ۱۴۰۱ زمانی که ابهاماتی درباره مرگ نیکا شاکرمی مطرح شده بود، گزارشی از سوی قوه قضاییه به همراه اسناد و مدارک مرتبط با پرونده منتشر شد که به استناد تحقیقات پلیسی و قضایی تهیه شده بود.

اکنون و در پی انتشار گزارش اخیر بی‌بی‌سی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارش‌های پیشین؛ برگ‎‌هایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر شده است.

این اسناد شامل عکس‌هایی از محل پیدا شدن جسد و اطلاعاتی از روند تشکیل پرونده است که پیشتر به دلیل حفظ حریم خصوصی متوفی و خانواده اش منتشر نشده بود، اما با طرح ادعاهای جدید که متاسفانه رد پای برخی اعضای خانواده نیز در آن‌ها مشاهده می‌شود اسناد معتبر موجود در پرونده منتشر شده و انتظار می‌رود چنانچه افرادی ادعایی مغایر با اسناد منتشر شده در این گزارش دارند با سند و مدرک معتبر آن‌ها را مطرح نمایند.

ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!

ابتدا به سراغ قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران رفتیم و از او درباره مهم‌ترین ادعای مطرح شده پرسیدیم: آیا در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گزارش پیدا شدن جسد دختری مجهول‌الهویه یا با هویت مشخص در خیابان تیموری یا حتی یکی از خیابان‌های فرعی بزرگراه یادگار امام به دادسرای جنایی اعلام شده بوده است؟

قاضی شهریاری در این باره گفت: در تاریخ مورد اشاره هیچ گزارشی مبنی بر پیدا شدن جسد چه با هویت مشخص و چه مجهول‌الهویه در خیابان تیموری یا مکانی که مورد اشاره رسانه انگلیسی است به دادسرای جنایی واصل نشد، اما در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، در ساعات ابتدایی پس از کشف جسد در سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ بازپرس با توجه به حساسیت‌های موجود به دلیل روزهای پرالتهاب پس از فوت مهسا امینی، یکی از سرتیم‌های پرسابقه و بسیار حاذق را به منظور بررسی حادثه به صحنه اعزام می‌کند.

قاضی شهریاری درباره مشخصات و ویژگی‌های سرتیم صحنه می‌گوید: این فرد یکی از مجرب‌ترین سرتیم‌های بررسی صحنه تهران است که ۲۰ سال سابقه خدمت داشته و بیش از ۵ هزار صحنه فوت و جسد را بررسی کرده و گزارش نوشته است.

به گفته سرپرست دادسرای جنایی تهران در تماس اهالی محل با پلیس ۱۱۰ عنوان می‌شود جسد یک دختر مجهول‌الهویه در حیاط یک ساختمان افتاده است.

در پی دستور قضایی و حضور سرتیم بررسی صحنه، محل کشف جسد مورد بازرسی قرار می‌گیرد و در اولین تماس سرتیم بررسی صحنه با بازپرس (تا پیش از رسیدن بازپرس پرونده به محل حادثه) عنوان می‌شود جسد دختری در حیاط خانه افتاده است و در بررسی‌های دقیق از پشت بام مشرف به حیاط مشاهده شد یک عدد کوله پشتی و یک دستگاه گوشی موبایل روی تیرآهن گذاشته شده بود.

همچنین ته‌سیگارهایی روی پشت بام قابل مشاهده بود که حکایت از سیگار کشیدن متوفیه در پشت بام داشت. محتویات کوله پشتی در حال صورتجلسه شدن است و صحنه تا زمان حضور شما (بازپرس) دست نخواهد خورد.

سرتیم در ادامه می‌گوید: حدس من این است که متوفیه از ارتفاع سقوط کرده و همین سقوط از ارتفاع منجر به فوت وی شده است.

سرتیم بررسی صحنه در گزارشی که براساس اظهارات اهالی و عوامل کلانتری نوشته اشاره کرده: اهالی واحد همکف ساختمان حدودا ساعت ۵ صبح، صدای مهیبی را شنیده، اما به خیال اینکه گربه است به آن توجه نمی‌کنند و چند ساعت بعد که به حیاط مراجعه می‌کنند، متوجه جسد متوفیه می‌شوند.

در این گزارش، سرتیم بررسی تاکید می‌کند که اظهارنظر نهایی منوط به نظریه پزشکی قانونی است.

 

قاضی شهریاری در ادامه می‌گوید: تحقیقات محلی، تحقیق از افراد ساختمان محل فوت و مجاورین نشان می‌دهد که در زمان شنیده شدن صدای سقوط هیچگونه صدای درگیری یا مشاجره شنیده نشده بوده است.

این مقام قضایی با بیان اینکه کوله پشتی در محل حادثه قرار داشت و گوشی جایی قرار داده شده بود که تنها با مساعدت آتش نشانی امکان دسترسی به آن فراهم شد، در توضیح صحنه حادثه گفت: گوشی در حالت پرواز قرار داشت و در حال پخش آهنگی خارجی بود.

کار تحقیقات میدانی به همینجا ختم نمی‌شود. قاضی شهریاری بعد از بالا گرفتن ادعاها در مورد شاکرمی خودش هم سه مرتبه در محل پیدا شدن جسد نیکا حاضر می‌شود و جوانب مختلف را بررسی می‌کند، از بررسی دوربین‌های مداربسته در محل گرفته تا تحقیقات مفصل از اهالی محل و افرادی که گزارش پیدا شدن جسد را داده بودند.

تا اینجای کار تیم بررسی صحنه و بازپرس با یک جسد مجهول‌الهویه روبرو هستند. مجهول‌الهویه به این دلیل که بعدها و پس از شناسایی مرحومه شاکرمی مشخص می‌شود که وی به دلیل شرکت فعال در آشوب‌های آن روزها مدرک شناسایی با خود حمل نمی‌کرده است.

بر همین اساس از جسد تصویربرداری شده و تصویر آن به اداره آگاهی ارسال و در سامانه فقدان پلیس بارگذاری و سپس جسد برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

پزشکی قانونی باتوجه به حساسیت‌های آن روزها و شایعات متعددی که پیرامون این مرگ مطرح شده بود، بنا به درخواست مقام قضایی مسئله تجاوز را بررسی و با قاطعیت اعلام می‌کند آثاری دال بر تجاوز مشاهده نشد.

از قاضی شهریاری در مورد روند طی شده پس از پیدا شدن جسد مجهول‌الهویه می‌پرسیم. او می‌گوید برای اولین بار نسرین شاکرمی مادر نیکا در تاریخ چهارم مهرماه ۱۴۰۱ به دادسرا مراجعه کرده و در یک مرقومه کتبی از عدم مراجعت فرزندش به منزل خبر داد.

 

پس از این مراجعه، شهریاری در نامه‌ای خطاب به اداره چهارم پلیس آگاهی می‌گوید نسبت به اخذ و پیوست کپی اسناد هویتی فقدانی خانم نیکا شاکرمی اقدام شود.

پس از این موضوع، نسرین شاکرمی ۳ روز مراجعه به مراجع انتظامی را به تاخیر می‌اندازد تا اینکه در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱ وی پس از مراجعه به کلانتری فلسطین با توجه به محتویات پرونده و اظهارات انجام شده، به اداره فقدان معرفی می‌شود.

نسرین شاکرمی در همان روز هفتم مهرماه به همراه برادر خود به اداره فقدان پلیس آگاهی مراجعه کرده و با توجه به عکس‌های بارگذاری شده از جسد نیکا که پیش از این مجهول‌الهویه بوده است او را شناسایی می‌کند. در اداره آگاهی مشخصات جسد و محل پیدا شدن آن به دایی و مادر نیکا شاکرمی اعلام می‌شود. در صورتجلسه اولیه که مادر نیکا به دلیل احوالات نامناسب آن را امضا نمی‌کند از طرف دایی و مادر او عنوان می‌شود که جسد شناسایی شد. حالا جسد مجهول‌الهویه سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ شناسایی شده است: نیکا شاکرمی.

جسد نیکا شاکرمی در تاریخ نهم مهرماه تحویل خانواده می‌شود. با توجه به مصاحبه‌های خاله نیکا و حواشی رسانه‌ای به پا شده در آن روزها، نام نیکا یکی از پرتکرارترین خبرهای فضای مجازی آن روزها بوده است. با این حال پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات آغاز شده بود.

آتش شاکرمی (خاله نیکا) یکی از افراد مورد تحقیق قرار گرفته در این پرونده است. در یک مورد از او پرسیده شده با وجود اینکه بالاترین مقام قضایی دادسرای جنایی تهران در تاریخ ۴ مهرماه دستور صریح و مشخص به اداره آگاهی داده است چرا خانواده تا تاریخ هفت مهر به آگاهی مراجعه نکردند که آتش شاکرمی در پاسخ به این سوال می‌گوید: جوابی ندارم.

چرا جسد نیکا مجهول‌الهویه بود؟

شهریاری در پاسخ به این سوال و در توضیحات بیشتری می‌گوید: قبلا اشاره کردم، او به دلیل شرکت فعالانه در آشوب‌های سال ۱۴۰۱ هیچ اوراق هویتی با خود حمل نمی‌کرد. همچنین هیچ سابقه قضایی نداشت، بنابراین در بانک اطلاعاتی ما هیچ تصویر یا سندی از وی وجود نداشت، این موارد نشان می‌دهد مرحومه در حین و قبل از اغتشاشات هیچگاه دستگیر نشده است. حتی پس از کشف جسد تیم بررسی صحنه از وی اثر انگشت گرفته و در سامانه‌های مرجع جست و جو می‌کنند، اما او هیچ سابقه بازداشت، دستگیری و یا پرونده قضایی نداشته است.

رد قاطع ادعای تجاوز

در جریان پرونده، مادر نیکا شاکرمی با توجه به در نظر گرفتن فرضیه قتل، شکایتی مطرح می‌کند، بازپرس بلافاصله در دستور قضایی مشخص از اداره کل پزشکی قانونی تهران می‌خواهد در سه مورد اظهار نظر کند.

اداره کل پزشکی قانونی استان تهران در تاریخ دهم آبان ۱۴۰۱ در نامه‌ای به مقام قضایی اعلام می‌کند: ۱. با توجه به الگو، پراکندگی و شدت صدمات نحوه حدوث با حادثه سقوط مطابقت بیشتری دارد. ۲. در معاینه اعضای بدن، صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی مشاهده نشده است. ۳. در معاینه ناحیه تناسلی، آثاری مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی مشهود نبوده است.

با وجود اینکه پیشتر قاضی شهریاری توضیحات مفصلی در مورد اینکه در آن زمان جسدی در محل ادعایی بی‌بی‌سی پیدا نشده است داده بود، اما خبرنگار میزان باز هم یک سناریو محتمل را بررسی کرد؛ اینکه جسدی در خیابان تیموری یا هر محلی که مورد ادعای بی‌بی‌سی انگلیسی است رها شده و سپس به خانه محل پیدا شدن جسد نیکا منتقل شده باشد.

شهریاری می‌گوید: این فرضیه اصلا صحت ندارد. ما در همان روزهای اولیه هم فیلم ورود نیکا به ساختمان را منتشر کردیم. نیکا شاکرمی با پای خودش و در ساعت ۰۰.۰۳ بامداد سی‌ام شهریور ماه به ساختمان محل پیدا شدن جسدش وارد شده بود. بررسی دوربین‌های مدار بسته به ما نشان داد او با پای خودش به محل مراجعه کرده است و فیلم‌ها هم منتشر شد. حتی یادم می‌آید مادر نیکا بعدها در مصاحبه‌ای گفته بود این دختر من نیست. ما هنگامی که از دوست نیکا دعوت کرده بودیم تا تحقیقات تکمیل شود، بازپرس فیلم مورد اشاره را به او نشان داده و از او در مورد فرد حاضر در فیلم پرسیده بود، او تایید کرد که فرد حاضر در فیلم نیکا شاکرمی است.

آیا نیکا شاکرمی خودکشی کرده است؟

در گزارش پیشین درباره پرونده نیکا شاکرمی به موضوع خودکشی اشاره شده بود. علاوه بر مکالمات آخر نیکا با مادرش که تصریح بر قصد وی برای خودکشی دارد و اسناد آن قبلا منتشر شده، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده می‌شود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.

همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع، به عنوان مطمئن‌ترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد. دوست صمیمی نیکا می‌گوید او در مورد خودکشی به شیوه سقوط از ارتفاع اعتقاد داشته و عنوان می‌کرده بهترین راه برای تمام شدن موفقیت آمیز یک خودکشی سقوط از ارتفاع است.

پس از طی روند قانونی پرونده در دادسرا در نهایت بازپرس پرونده با بررسی تمامی قرائن، شواهد، اقاریر، اظهارات، مستندات و ... نسبت به شکایت مادر نیکا شاکرمی مبنی بر قتل دخترش قرار منع تعقیب صادر می‌کند. با اعتراض خانواده مرحومه پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع می‌شود و دادگاه هم پس از بررسی‌های نهایی و متقن، رای دادسرا را در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۲ عینا تایید می‌کند و برای فرجام‌خواهی مهلت ۲۰ روزه تعیین می‌کند.

با عدم مراجعه خانواده شاکرمی برای فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور نهایتا پرونده بسته می‌شود و این بدان معنا است که از نظر دستگاه قضایی، ماجرای تاثر برانگیز مرگ نیکا شاکرمی بعد از بررسی‌های گسترده و چند مرحله‌ای، یک اقدام به خودکشی متاسفانه موفق بوده است.

دیگر خبرها

  • امام فرشته‌ها کیست؟! + فیلم
  • نیکا شاکرمی کیست؟ او چگونه از دنیا رفت؟
  • مشت آهنین علیه خیزش دانشگاهیان آمریکا اثرگذار نیست/ فعال شدن بسیج دانشجویی این بار در ایالات متحده
  • تشکل‌های دانشجویی در شناسایی مسائل و اعتباربخشی سیاست‌ها کمک کنند
  • رالف رانگنیک پیشنهاد بایرن مونیخ را رد کرد
  • رانگنیک پیشنهاد سرمربیگری بایرن مونیخ را رد کرد
  • انتقادات و توصیه‌های علی مطهری به روحانیون
  • کاهش ۲ درصدی حجم مخازن سد‌های لرستان
  • زنجیره یکپارچه تامین و تولید مرغ در گلستان تشکیل می‌شود
  • دکمه تصویب قانون عفاف و حجاب زیر دست کیست؟!